غيبت كبري ، و ولايت فقيه
˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
3 / 5برچسب:, :: 3:2 ::  نويسنده : وحید

 غيبت كبري ، و ولايت فقيه

پس از وفات علي بن محمد سمري چهارمين نايب خاص حضرت مهدي (ع) در نيمه شعبان سال 329 هجري ، غيبت كبري آغاز شد ، و اين غيبت تا ظهور امام عصر (ع) ادامه دارد ، در اين عصر ، ديگر امام زمان (ع) نايب خاصي ندارد ، و امور مردم به فقهاي جامع الشرائط كه ما از آن به ‹‹ولايت فقيه›› تعبير مي كنيم ، سپرده شده است.
در عصر غيبت كبري ، توده مردم از اقامتگاه امام مهدي (ع) بي خبرند ، و از حضور در محضر آن بزرگوار محرومند ، و مطابق بعضي از روايات ، همواره سي تن از شيعيان و نزديكان در محضر آن حضرت هستند ، هرگاه عمر يكي از آنها به سرآید ، يكي ديگر به جاي او تعيين مي شود و اين افراد به عنوان ‹‹اوتاد›› نام برده مي شوند .
در اين عصر ، امور و شئون سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي ، و برنامه هاي عملي مردم تحت نظارت و رهبري ولي فقيه ، مجتهد جامع الشرايط اداره مي شود .
اسحاق بن يعقوب مي گويد : از عثمان بن سعيد نخستين نايب خاص امام زمان حضرت مهدي (ع) خواستم تا نامه مرا به آن حضرت برساند ، در آن نامه پرسيده بودم : در عصر غيبت (كبري) به چه كسي مراجعه كنيم ، امام زمان (ع) با خط خودشان ، در پاسخ سوال من ، چنين مرقوم فرمود:
و اما الحودث الواقعه فارجعوا فيها الي رواه احاديثنا ، فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليهم .
‹‹... در حوادث و رخدادها به راويان حديث ما (فقها) مراجعه كنيد ، كه آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنها مي باشم.››
امام حسن عسكري (ع) فرمود :
فاما من كان من الفقهاء صائناً لنفسه ، حافظاً لدينه مخالفاً علي هواه ، مطيعاً لامر مولاه ، فللعوام ان يقلدوه .
‹‹هر كدام از فقها كه نگهدارنده نفس خود از انحراف و گناه ، و نگهبان دين خود و مخالف هواي نفس خود و مطيع فرمان مولايش خداست ، بر مردم لازم است كه از او تقليد كنند.›› (احتجاج طبرسي، ج2، ص263)
دلايل ولايت فقيه ، بسيار است و اينجا جاي بحث و شرح آن نيست ، يكي از آن دلايل ، حديث ‹‹مقبوله عمربن حنظه›› است كه مورد قبول علما و فقها مي باشد ، در اين حديث ، امام صادق (ع) در مورد متابعت از فقيه جامع الشرائط فرمود :

فاني قد جعلته عليكم حاكماً ، فاذا احكم بحكمنا فلم يقبله منه فانما استخف بحكم الله، و علينا رد والراد علينا الراد علي الله ، و هو علي حد الشرك بالله.
‹‹من او (فقيه جامع الشرائط) را حاكم شما قرار دادم ، هنگامي كه او طبق حكم ما ، حكم كرد ، ولي حكم او پذيرفته نشد ، قطعاً حكم خدا سبك شمرده شده است ، و ما را رد كرده است ، آن كس كه ما را رد كند خدا را رد كرده و چنين كسي در مرز شرك به خدا است.›› (وسائل الشيعه، ج18، ص98.)
عالم بزرگ آيت الله العظمي شيخ محمد حسن نجفي (ره) ، در کتابش جواهر الكلام ، هفده صفحه (جلد 21، ص393 تا 410.) ، درباره مشروعيت و لزوم ولايت فقيه ، بحث و بررسي نموده و در صفحه 397 جلد 21 چنين مي فرمايد :
‹‹عجيب است كه بعضي در مورد ولايت فقيه (يا احتمالاً درباره اجراي حدود) وسوسه دارند ، چنين افرادي از طعم فقه چيزي نشنيده اند.›› پس از آنكه امامان(ع) درباره فقيه جامع الشرايط فرمودند :
اني جعلته عليكم حاكماً و قاضياً و حجه و خليفه و نحو ذلك:
‹‹من او (فقيه) را حاكم ، قاضي، حجت و جانشين خود و ... قرار دادم.›› (اين احاديث ، در اصول كافي ، ج1، ص67، و وسائل الشيعه ، ج18، ص98، ذكر شده است.)

پاسخ به يك سوال

در اينجا اين سوال مطرح مي شود كه مطابق روايات متعدد ، از امامت و برافراشتن پرچم به اين عنوان ، در عصر غيبت نهي شده است ، از جمله : امام حسين (ع) فرمود : ‹‹هر پرچم (برافراشته از رهبري) قبل از قيام مهدي (ع) پرچم طاغوتي است.›› و به فرموده امام باقر (ع) : ‹‹ صاحب آن پرچم، طاغوت است.›› (اثباه الهداه، ج7، ص65)
پاسخ آنكه : اين گونه روايات مربوط به آن رهبراني است كه به طور مهدي (ع) چنانكه دلايل ولايت فقيه، اين مطلب را ثابت مي كند... .


الف) : امام سجاد (ع) فرمود :
اذا قام قائمنا اذهب الله عز و جل عن شيعتنا العاهه، و جعل قلوبهم كزبر الحديد، و جعل قوه الرجل منهم قوه اربعين رجلاً ، و يكونون حكام الارض و سنامها... .
‹‹هرگاه قائم ما قيام كند ، خداوند متعال پيروان ما را از آفات حفظ نمايد ، و دلهاي آنها را همچون پاره آهن ، محكم سازد ، و نيروي هر مردي از آنها را به اندازه نيروي چهل مرد كند ، آنها حاكمان و سران مردم روي زمين خواهند بود.›› (بحارالانوار، ج52، ص317)
ب) : امام باقر (ع) فرمود :
اذا جاء مهدينا كان الرجل من شيعتنا اجري من ليث، و امضي من سنان يطا عدونا بر جليه، و يصربه بكفيه.
‹‹هرگاه مهدي ما ظهور كرد ، قدرت و كاربرد يك مرد از شيعيان ما ، از شير راسختر ، و از نيزه برّان تر است، دشمن ما را زير پاهايش پايمان كند ، و با دستهايش او را سركوب نمايد.›› (بحارالانوار، ج52، ص318)
و در تعبير امام صادق (ع) از ياران حضرت مهدي (ع) آمده : 
ولو مروابجبال الحديد لقطعوها، لايكفون سيوفهم حتي يرضي الله عز و جل.
‹‹اگر آنها به كوههاي آهن عبور كنند ، آنها را قطعه قطعه نمايند ، شمشيرهاي خود را به زمين نگذارند تا آن هنگام كه خداوند خشنود شود.›› (بحارالانوار ، ج53 ، ص327)

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

درباره وبلاگ

گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم
موضوعات
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 85
بازدید دیروز : 89
بازدید هفته : 85
بازدید ماه : 12014
بازدید کل : 152329
تعداد مطالب : 251
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1

دعای فرج
Multijob Gplus Code
تماس با ما